تاریخ انتشار : دوشنبه 15 اسفند 1401 - 16:00
511 بازدید
کد خبر : 208635

نقد و بررسی «Knock at the Cabin»: آخرین اثر M. Night Shyamalan طولانی، آهسته و ناامیدکننده است

نقد و بررسی «Knock at the Cabin»: آخرین اثر M. Night Shyamalan طولانی، آهسته و ناامیدکننده است

  پیچ و تاب در جدیدترین فیلم ام نایت شیامالان در ابتدا اتفاق می افتد، نه پایان. مشکل این چیدمان این است که کارنامه فیلم‌های غافلگیرکننده مانند «حس ششم» و «نشانه‌ها»، تماشاگران را وادار کرده است که انتظار داشته باشند چیزی شاداب در ساعت یازدهم فاش شود، در آن زمان، این سر آخرالزمانی اسکرچر قبلاً

 

پیچ و تاب در جدیدترین فیلم ام نایت شیامالان در ابتدا اتفاق می افتد، نه پایان. مشکل این چیدمان این است که کارنامه فیلم‌های غافلگیرکننده مانند «حس ششم» و «نشانه‌ها»، تماشاگران را وادار کرده است که انتظار داشته باشند چیزی شاداب در ساعت یازدهم فاش شود، در آن زمان، این سر آخرالزمانی اسکرچر قبلاً دست خود را بازی کرده است.

«در کابین ضربه بزنید» مانند یک فیلم هیجان‌انگیز تهاجم به خانه شروع می‌شود، با چهار غریبه مسلح که به یک کابین دورافتاده می‌روند تا سرنشینان آن را مزاحم کنند، با این تفاوت که هیچ یک از شخصیت‌ها با کلیشه‌های مرتبط با ژانر مطابقت ندارند. اول از همه، خانواده ای که کابین را اجاره می کنند آن چیزی نیست که شما انتظار دارید: یک زوج همجنس گرا (جاناتان گروف و بن آلدریج) با یک دختر آمریکایی چینی آمریکایی (کریستن کوی)، شاید ۶ یا ۷ ساله، با شکاف کام. مزاحمان حتی غیرمعمول‌تر هستند: یک معلم کلاس دوم (دیو باتیستا)، یک پرستار (نیکی آموکا-برد)، یک آشپز کوتاه‌مدت (ابی کوین) و یک هنرپیشه «هری پاتر» که همگی بزرگ شده‌اند (روپرت) گرینت). زمانی به ما گفته می شود که این چهار نشان دهنده تمام ابعاد تجربه انسانی هستند، اما این فقط فیلمنامه نویسی بدی است. هیچ‌کدام شبیه به یک انسان منفرد نیست که من تا به حال ملاقات کرده‌ام، اما پس از آن، شیامالان برای خلق انسان‌های قابل تشخیص شناخته شده نیست.

 

فیلم‌های هالیوود به ندرت بر شخصیت‌های همجنس‌گرا تمرکز می‌کنند، و زمانی که این کار را انجام می‌دهند، معمولاً در مورد تمایلات جنسی خود صحبت می‌کنند. کشف این که این دو فقط یک زوج دوست داشتنی هستند مانند سایرین، یک پیشرفت بزرگ است. جهان تا به حال نسبت به آنها منصفانه رفتار نکرده است، همانطور که یک سری فلاش بک های پیش پا افتاده در نهایت نشان می دهد (والدین همجنسگرا که آنها را نمی پذیرند، یک روند فرزندخواندگی که آنها را نمی پذیرد، یک مشتری مست که نمی پذیرد. آنها). آیا مخاطبان آمریکایی آنها را خواهند پذیرفت؟

اریک (گروف) خوش تیپ، همسرش، اندرو (آلدریج)، و ون جوان شایان ستایش، سعی می کنند از تعطیلات خانوادگی تا حد امکان دور از تمدن لذت ببرند، زمانی که چهار فرد خارجی کابین خود را برای نفوذ انتخاب می کنند. اگر اریک و اندرو روراست می‌گفتند، فیلم ممکن است تهدید ضمنی یا صریح تجاوز به عنف «سگ‌های حصیری» را به زبان بیاورد، اما به نظر می‌رسد که بخشی از استراتژی این تریلر پاک‌سازی‌شده برای بی‌جنس نگه‌داشتن این زوج «تک‌جنس» است. آنها به هیچ وجه دست نمی زنند یا نمی بوسند یا محبت فیزیکی نشان نمی دهند. اما مهاجمان نیز نمی توانند به آنها آسیب برسانند، بر اساس برخی «قوانین» که توسط شیامالان و فیلمنامه نویسان دیگر، استیو دزموند و مایکل شرمن (که کارگردان فیلمنامه انتخاب شده در فهرست سیاه آنها را اصلاح کرد).

 

پیچ و تاب، همانطور که در بالا اشاره شد، این است که سرنوشت جهان در دستان این زوج همجنس‌گرا است. نه کسانی که نیکلاس کیج یا آرنولد شوارتزنگر یا خانواده فیلم «مکانی ساکت» هستند، که همه مخاطبان جریان اصلی در چنین موقعیت‌هایی به راحتی می‌پذیرند و با آنها همذات پنداری می‌کنند. درام بعدی به یک تصمیم غیرممکن بستگی دارد که توسط لئونارد باتیستا ارائه شده است – کوهی بزرگ و طاس از مردی که مشخصات قاب سیمی دارد و لباسی که در سه اندازه بسیار کوچک به نظر می رسد که او را شبیه یکی از آن دسته از افراد سنگین وزن می کند. Zootopia» گاومیش آبی فشرده شده در لباس انسان: این خانواده می توانند دنیا را از روز قیامت نجات دهند، اما برای انجام این کار، آنها باید تصمیم بگیرند که یکی از خودشان را قربانی کنند.

 

اگر با همین معضل روبرو شوید چه می کنید؟ اگر فیلم شیامالان کمترین اثربخشی را داشت، مخاطبان خود را در حال فکر کردن به این سوال می‌دانستند، در حالت ایده‌آل حتی مدت‌ها پس از اتمام تیتراژ درباره آن بحث می‌کردند. اما این یک گزاره مضحک است، و در عوض ما به دنبال نتیجه می‌گردیم، و سرنخ‌هایی را برای توضیح دیگری برای آنچه اتفاق می‌افتد جستجو می‌کنیم – زیرا این چیزی است که معمولاً در فیلم‌های شیامالان اتفاق می‌افتد. (این کتاب از رمان ترسناک تفرقه‌انگیز پل ترمبلی، «کلبه در انتهای جهان» اقتباس شده است، که ممکن است اولین کتابی باشد که تا به حال در آمازون با رتبه‌بندی کاربران زیر چهار ستاره دیده‌ام.)

 

اگر پیچ و تاب این بود که هیچ پیچ و تاب وجود ندارد؟ در عوض، ما این آزمایش فکری به سبک «کشتن گوزن مقدس» را دریافت می‌کنیم، منهای بعد اخلاقی که آن را جالب می‌کرد. اریک و اندرو کمتر از یک دقیقه از زمان فیلم را صرف بحث و گفتگو می‌کنند که کدام یک از اعضای خانواده‌شان را حذف می‌کنند تا بشریت زنده بماند، و در عوض – همانطور که هر آدم منطقی این کار را انجام می‌دهد – بر این تمرکز می‌کنند که چرا این افراد نادان معتقدند که نوعی کتاب مقدس آرماگدون در راه است. اما اجازه دهید یک لحظه بگوییم، زیرا این یک فیلم ماوراء الطبیعه از کارگردانی است که در گذشته ارواح و بیگانگان و حتی ابرقهرمانان را جدی گرفته است، که این واقعاً کابین انتهای جهان است. چرا کسی باید باور داشته باشد که از بین بردن یکی از این سه فرد دوست داشتنی همه چیز را حل می کند؟

با توجه به “قوانین” فوق الذکر – که برای لئونارد و دوستانش از طریق یک سری از دیدگاه های خود به خود ظاهر شد – چهار بازدید کننده تمام این راه را طی کرده اند تا به پرونده خود رسیدگی کنند، اما آنها نمی توانند زور یا آسیب برسانند. خانواده به هر شکلی (در رمان، شخصی به طور تصادفی کشته می شود، و این چیزی را تغییر نمی دهد، زیرا مرگ داوطلبانه نبوده است. حذف آن شوک از فیلمنامه همچنین عنصر اصلی شک را حذف می کند: چرا اریک و اندرو باید متجاوزان را باور کنند؟) برای اینکه نشان دهند چقدر جدی هستند، این چهار غریبه تهدید می‌کنند که هر بار که خانواده «نه» می‌گویند، خود را قربانی می‌کنند و با استفاده از سلاح‌های دست‌ساز بداخلاق خود، یکی از هم‌پیمانان خود را به هلاکت می‌رسانند و می‌کشند.

همه اینها کاملاً ناخوشایند است، اما نسبتاً غیرقابل پیش بینی است، و این یک مزیت است. کابین شبیه صحنه‌های صوتی به نظر می‌رسد، جلوه‌های بصری ارزان و قانع‌کننده نیستند، و بازی‌ها در همه جا هستند (مثل استراق سمع برای فیلم‌های مختلف)، اما همه اینها بخشی از برند شیامالان است. او یک رکورد ضربات و از دست دادن دارد، و با این حال شیامالان استاد تنش است. تمام آن تعلیق در اینجا به یک نقطه عطف بزرگ تبدیل می‌شود، اما حداقل این تجربه به ما اجازه نمی‌دهد از طرح جلوتر برویم. در هر صورت، بازی‌های خنده‌دار را با این ژانر بازی می‌کند، و به طرز انحرافی از ما می‌خواهد که با The Strangers همدردی کنیم. شما عکس را دریافت می کنید. «در کابین ضربه بزنید» این فرض را می‌گیرد که مخاطب فکر می‌کند می‌داند و کاری غیرمتعارف و (افسوس) ناامیدکننده با آن انجام می‌دهد. مشکل اینجاست که این روزها جای تعجب نیست که با یک فیلم شیامالان ناامید شویم. 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 13 در انتظار بررسی : 13 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.